یاس
سخته حرفم رسیده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفا بودی حرف أول
حس می کردم أخیرا حرفات با خراشه
اونجا بود که فهمیدم این قصه آخراشه
وقت رفتنه وقت دفن قلبمه
و خودت می دونی تمومه الکی جو نده
حرف های تلخت هم که نمک زخممه
و تنها دلخوشیم به قلم دستمه
و باز منم و حسرت اینکه دوباره تنهام
و از خدا حالا می خوام من دو بال پرواز
می دونی چند بار گفتم که تو مال من باش؟؟؟
بگذریم دیگه زدستم در رفته شمار دردام
تو که می دونستی من تکیه گاه محکمتم
بگو با من دیگه چرا آخه نوکرتم؟؟؟
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تاریکا
سخته درسم...
رسیده وقت رفتن...
به سر امتحانی که میدونم تهش ردم...
حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه
اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه
وقت امتحانو ر....ه به برگمه...
و خودت میدونی که ر...م الکی جو نده
حرفای خونوادمم که نمک زخممه...
و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه...
باز منمو حسرت یه نمره ی بیست...
که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست
میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم
دیگه ز دستم در رفته شماره درسا...
توکه میدونستی دانش آموز سال اولتم ..
بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم..
وااااااااااااااااااااااای خیلی باحاله کلی خندیدم
سلام دوست من
وبلاگت زیبا وسرگرم کننده است
ممنون از زحمتی که میکشی
مرسی
سلام دوست خوبم خسته نباشی
مثل همیشه وبت علیه
امیدوارم شاد و پیروز باشی
خیلی با حال بود ، شعرش از خودت بود؟
راستش نه ولی دانش اموز ساله اولتم اره